دایکُندی |
ریشه: مرکب از دو واژۀ دای + کندی. واژۀ 'دای' احتمالا برگرفته از واژۀ ایرانی باستانی دهیو (اوستایی: dax́iiu-/دخییو- یا daŋ́hu-/دنگخو-) بهمعنای 'سرزمین'[۲۲] است. واژۀ دای در برخی اسامی محلات که امروزه هزارهنشین است تا هنوز باقی مانده، همچون نامهای دایکندی، 'سرزمین کندیبای' (بای، واژهایست تُرکی و ظاهرا صورتیاست از بیگ، بهمعنای 'بزرگ')، دایزنگی، 'سرزمین زنگیبای'، دایمیرداد، 'سرزمین میردادبای' و دایدیغو، 'سرزمین دهقانبای'.[۲۳] |
دایکندی |
|
زابل |
ریشه: احتمالا برگرفته از نام زُنبیل (تشابه زابُل و زُنبیل شاید اتفاقی باشد.)، رجوع شود به کابلشاهان، لقب فرمانروایان پیرو هفتالیان جنوبی؛ بهنظر میرسد مناطق مرتفع زابلستان پایتخت تابستانی آنها بودهباشد.
-این نام نخستین بار در نسخۀ ارمنیِ کتاب شهرستانهای ایرانشهر به شکل زاوَلِستان یاد شده؛[۲۴]
-در منابع اسلامی بهصورت زاوُلِستان (توسط مقدسی) و زابُلِستان نیز آمدهاست.[۲۵] |
زابلی (کاربرد امروزی) زابُلِستانی (کاربرد قدیمی) |
|
سرپل |
ریشه: برگرفته از نام رود سرپل. در منابع قدیمی نیز از این نام یاد شدهاست.[۲۶] |
سرپُلی |
|
سمنگان |
ریشه: ؟
-این نام در نوشتههای باختری بجایمانده از دورۀ هفتالیان[۲۷] و منابع اسلامی یاد شدهاست. |
سَمَنگانی |
|
غزنی |
ریشه: نام غزنه تلفظی در زبانهای ایرانی شرقی است از واژه گَنزَک که در زبانهای ایرانی قدیم به معنای گنجه ("گنج") بودهاست و نام غزنه پس از روی دادن جایگشت آوایی گنزک/گزنک به شکل کنونی در آمدهاست.[۲۸]
-به زبان یونانی باستان: احتمالا همان Gázaca/گَزَکه یا Gāzaca/گازکه که بطلمیوس (در کتاب ۶، فصل ۱۸، بند ۴ از Geographia) آورده؛
-به زبان چینی قدیم: Ho-si-na، آنطور که هوانتسنگ، زائر مشهور چینی سدۀ هفتم میلادی یاد کرده؛[۲۹]
-واژۀ درست غزنین به نون آخر است و غزنه یا غزنی تلفظ عامه میباشد.[۳۰] |
غزنیچی یا غزنیجی
(کاربرد عامیانه)[۳۱]
غَزنَوی
(کاربرد قدیمی) |
|
غور |
ریشه: در فرهنگ انجمنآرای ناصری بهنقل از فرهنگ آنَنْدراج آمده: بیشتر بلاد آن کوهستان است و از این رو آن را غور غرجستان و غرشستان گویند؛ زیرا که در لغت آنان غرجستان کوهستان است.[۳۲]
-در اصل، نام منطقۀ اصلی مَندَیْشْ بوده، كه در ناحیهای بنام سَنگه در نزدیکی کوه زارِ مَرغ واقع بوده.[۳۳]
-غورات: گونه دیگری از نام ولایت غور که گاه استفاده میشود.[۳۴] |
غوری |
|
فاریاب |
ریشه: ؟
- فاریاب در قدیم نام شهری در استان گوزگان (جوزجان امروزی)، در ۱۶ کیلومتری شرق آبِ قیصر در محلی بنام خیرآباد (که بقایای سکونت انسان و دژی در آن بجای مانده) بوده که امروزه نام ولایتی است در شمال افغانستان.[۳۵] |
فاریابی |
|
فَراه |
ریشه: برگرفته از نام شهر فرادا (به یونانی باستان/لاتین: Phrada)، با پیشینۀ تاریخیِ هزاره اول (پیش از میلاد). فرادا پایتخت ساتراپی زَرَنکه (به یونانی باستان/لاتین: Drangiana/درَنگیانا)، یکی از ساتراپیهای هخامنشیان بوده.
-از دوران یورش اسکندر مقدونی (در ۳۳۰ ق.م.) به بعد: Prophthasia/پروفتازیا؛
-از سدۀ اول پیش از میلاد به بعد: Phra/فرا، جزئی از سرزمین هریوه (یونانی باستان/لاتین: Aria) بوده و در مسیر جادۀ زمینی از شام به هند واقع بوده؛
-از دوران ساسانیان تا اکنون: فراه، سنگری مهم در مرزهای شرقی شاهنشاهی ساسانیان شمرده میشده و آنطور که از نام فراخکَر-پیروز پیداست، احتمالا توسط پیروز یکم، شاهنشاه ساسانی (شاهنشاهی: ۴۵۹-۴۸۴ میلادی) دوباره آباد شده.[۳۶] |
فراهی یا فَرَهی |
|
قندهار |
ریشهها:[۳۷]
۱. برگرفته از نام گندهارا، نام سرزمین و دولتی در روزگار باستان که شامل حوزۀ جنوبی رود کابل میشده. به باور هنری والتر بیلیو (Bellew)، نویسندۀ بریتانوی، این سرزمین شامل تمامی ولایت امروزی قندهار میشده که در پی یورش هفتالیان در سدۀ پنجم میلادی گسترش پیدا کرده بود.
۲. فرضیه دیگر، که حتی شامل کاربردهای قدیمیتر این نام میشود، آن را برگرفته از نام فرضی یونانی شهر Gondophareia/گُندُفاریا، برگرفته از نام گُندُفَر، فرمانروای پارتیِ هند میداند، که سکههایش در قندهار پیدا شدهاند.
۳. برخی نام قندهار را برگرفته از بخش اول نام Condigramma/کُندیگراما میدانند. (بخش دوم، گراما، به زبان سانسکریت بهمعنای 'روستا' است.)
۴. برخی نیز این نام را برگرفته از منطقهای در رُخَج بنام Gandutava/گَندوتاوا میدانند؛ که در سنگنوشته بیستون از نبردی در آن منطقه بین ساتراپ هخامنشی آنجا و شورشیان علیه داریوش بزرگ یاد شدهاست.
نامهای تاریخی: سرزمین قندهار = هَرَووَتیش/اَراخوزیا/رُخَج؛ شهر قندهار = تِگینآباد:
-در منابع پیش از اسلام، در سنگنوشتههای هخامنشی از نام Harauvatiš/هَرَووَتیش (یونانی باستان: Ἀραχωσία/اَراخوزیا یا Ἀραχῶται/اَراخوتای) یاد شده که سرزمینی در پیرامون قندهار امروزی بوده و یکی از ساتراپیهای شرقی هخامنشیان شمرده میشده.[۳۸] در منابع اسلامی، بویژه تا پیش از حملۀ مغول از نام قندهار بجز در معدودی منابع جغرافیایی به زبان عربی (همچون ابن خردادبه، ص. ۵۶، ۶۸؛ یعقوبی، در البُلدان، صص. ۲۸۱، ۲۸۷ و ۲۸۹؛ ابن رُسته، ص. ۹۰؛ مسعودی، در التنبیه، ص. ۴۳؛ مقدسی، ص. ۶۰) اشارات مکرری نشده، و در این منابع نام قندهار به دو سرزمین متفاوت اشاره دارد: یکی قندهار در سِند، یا همان قندهار امروزی، و دیگری قندهار در هند، که بهگفتۀ یوزف مارکوارت میتواند همان سرزمین باستانی گندهارا، در شمالغربی هند باشد.
در منابع اسلامی نام رُخَج (یا رُخُد، یا همان اَراخوزیا در منابع یونانی/رومی) است که برای سرزمین پیرامون قندهار امروزی استفاده میشده. کلاوس فیشر [۳۹] بر این باور است که نام قندهار در منابع بین سدههای دهم و دوازدهم میلادی تقریبا ناپدید شده، و در آن دوره پَنجوائی، مرکز اداری، و تِگینآباد دو شهر عمده در رُخَج بودند. ولادیمیر مینورسکی، خاورشناس روسی احتمال همخوانی تگینآباد با قندهار تاریخی (حدودالعالم، مینورسکی، ص. ۳۴۵) را بعید نمیداند. احتمال اینکه نام تگینآباد برگرفته از نام سبکتگین، نخستین فرمانروای غزنوی، که آن منطقه را در سال ۸۹۰ میلادی فتح کرده، باشد رد شده، چون اشارۀ استخری به تگینآباد پیش از ظهور سبگتگین بوده. ریشۀ احتمالی دیگر برای نام تگینآباد نام قراتگین، فرمانده سامانی است که بر امیر نصر سامانی شورید و در سال ۹۳۰ میلادی به بُست گریخت. هِلمز[۴۰] هم برگرفتن نام تگینآباد از نام دودمان تُرکشاه را محتمل میداند که از اواسط سدۀ هفتم تا اواسط سدۀ نهم میلادی بر کابل و گندهارا فرمان میراندند.[۴۱]
نامهای تاریخی گندهارا:[۴۲]
-به زبان سانسکریت: گندهاری، در عبارت Gandhārīnām avikā (بهمعنای 'میش گندهاریها') در ریگودا؛
-به زبان پارسی باستان: گنداره، در سنگنوشتههای هخامنشی؛
-به زبان عیلامی: کندهره.
نامهای تاریخی اَراخوزیا:[۴۳]
-به سانسکریت ودایی: Sárasvatī-/سَرَسوَتی (برگرفته از سَرَس-، بهمعنای 'دریاچه' است)، یکی از هفت رودی (سَپتهسندو) که در ریگودا اشاره شده و همان رود ارغنداب، شاخهای از رود بزرگ هِلمَند است؛
-به اوستایی: Haraxᵛaitī-/هَرَخوَیتی، آنطور که در فرگرد یکم وندیداد از اوستا آمده؛
-به پارسی باستان: Harauvatiš/هَرَووَتیش، آنطور که در سنگنوشتههای هخامنشی آمده؛
-به یونانی باستان: Ἀραχωσία/اَراخوزیا یا Ἀραχῶται/اَراخوتای؛
-پس از یورش اسکندر مقدونی: Alexandria in Arachosia/اسکندریه اَراخوزیا یا Alexandropolis/اسکندرشهر؛
-به لاتین: Arachosia/اَرَکُسیا؛
-در منابع اسلامی: رُخَج یا رُخُد.
|
قندهاری |
|
کابل |
ریشه: برگرفته از نام کوبها؟[۴۴]، نام سانسکریت ودایی رود کابل، که در ریگودا در فهرست رودهای ریگودا (سَپتهسندو) در کنار این سه رود دیگر یاد شده: رَسا (همان رَنهای اوستایی)، کُرومو (درۀ کُرَم در مناطق قبیلهای فدرال پاکستان) و سَرَیو (همان هریرود در ولایت هرات).[۴۵]
-در منابع یونانی باستان:
-Karoura/کارورا یا Kaboura/کابورا، نام شهری که بطلمیوس (در کتاب ۶، فصل ۱۸، بند ۴ از Geographia) آن را در سرزمین پاروپامیز (گندهارا) یاد کرده و بدیهی است که نام این شهر رونویسی از نام محلی بوده؛
-Ortospana/اُرتُسپانا، نام شهر دیگری است که بطلمیوس آن را در سرزمین پاروپامیز آورده، و استرابو (در کتاب ۱۱، فصل ۸، بند ۹) آن را چهارراهی مهم دانسته که از آنجا سه جاده به سرزمین باختر منتهی میشدند.
-در منابع چینی باستان:
-Kau-fu/کاو-فو، نام چینی باستانی کابل در منابع چینی بجایمانده از سدۀ پنجم میلادی به بعد (همچون توسط هوانتسنگ، زائر چینی)، و بدیهی است که این نام هم رونویسی از نام محلی کابورا بوده؛
Jep-poʿ-lo/جِپپولو، نام چینی باستانی سرزمین گندهارا تا قبل از آمدن هفتالیان در سدۀ چهارم میلادی. یوزف مارکوارت، خاورشناسی نامدار آلمانی این نام را برگرفته از شکل -ǰābul/ژابُل که همان کابُل امروزی باشد، میداند و میگوید بر روی سکههای هندی بجایمانده از همان دوره لقب ṣāhi ǰawūwlaḥ/ǰabula (احتمالا بهمعنای 'پادشاه ژَووله/ژَبُله') دیده میشود.[۴۶]
-در منابع اولیۀ اسلامی:
-کابُلِستان، نام سرزمینی در حوزۀ فوقانی رود کابل، که در منابع اولیۀ اسلامی بطور مبهم بعنوان سرزمینی بین بامیان در غرب و لغمان در شرق توصیف شدهاست. مقدسی، جغرافیادان سدۀ چهارم هجری (دهم میلادی)، تمام سرزمینهای شمال غزنه و زابُلِستان که شامل درۀ لوگر باشد را جزئی از کابلستان دانسته. در همین دوره بود که نام کابل بجای اشاره به کُل سرزمین کابلستان، تنها برای اشاره به شهر کابل استفاده شد. در سال ۱۹۶۴ میلادی، قلب سرزمین کابلستان تبدیل به ولایت کابل شد.[۴۷] |
کابُلی |
|
کاپیسا |
برگرفته از نام سانسکریت شهر باستانی کاپیسی (همان بگرام امروزی)، که توسط پانینی، زبانشناس هندی اهل گندهارا یاد شده. این شهر پایتخت تابستانی شاهنشاهی کوشان بوده و در منابع یونانی باستان و لاتین به نامهای Alexandria of the Caucasus/اسکندریه قفقاز و Alexandria-Kapisa/اسکندریه کاپیسا نیز یاد شدهاست.[۴۸] |
کاپیسایی |
|
کُندوز |
ریشه: کُندوز یا قُندوز، مخفف قُهَندُز، مُعرَبِ نام پارسی
نظرات شما عزیزان:
|
|
|
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
|
|
|
|
|